تاریخچه اشغال کره توسط ژاپن و اثرات فرهنگی: از 1910 تا 1945

اشغال کره توسط ژاپن
فهرست مطالب

چکیده‌ی تاریخ زون

کره در ۱۹۱۰ پس از سال‌ها جنگ، فشار و نفوذ سیاسی به امپراتوری ژاپن الحاق شد و تا ۱۹۴۵ اشغال کره توسط ژاپن ادامه داشت. در این دوره، ژاپن تلاش کرد فرهنگ کره‌ای را سرکوب کند؛ مدارس و دانشگاه‌ها زبان کره‌ای را ممنوع کردند، تاریخ تحریف شد و بیش از ۲۰۰,۰۰۰ سند تاریخی کره نابود گردید.

در طی اشغال کره، هزاران خانواده ژاپنی زمین‌های کره را تصرف کردند و منابع طبیعی کشور مورد غارت قرار گرفت. در جریان جنگ جهانی دوم، صدها هزار کارگر کره‌ای به بیگاری گرفته شدند و بسیاری از زنان کره‌ای به‌عنوان بردگان جنسی در ارتش ژاپن مورد استثمار قرار گرفتند. با این وجود، مردم کره در برابر سلطه ژاپن تسلیم نشدند و جنبش‌های استقلال‌طلبانه را سازماندهی کردند که از جمله آن‌ها قیام اول مارس ۱۹۱۹ بود.

سرانجام، با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، کره به دو منطقه اشغالی تحت کنترل آمریکا و شوروی تقسیم شد و جنگی ویرانگر میان شمال کمونیست و جنوب تحت حمایت آمریکا آغاز شد. پس از جنگ، کره جنوبی به یک دموکراسی لیبرال تبدیل شد و تلاش کرد آثار حکومت استعماری ژاپن را از میان بردارد.

اشغال کره توسط ژاپن

در سال ۱۹۱۰، پس از سال‌ها جنگ، تهدید و دسیسه‌های سیاسی، امپراتوری ژاپن کره را به خاک خود ضمیمه کرد؛ این کشور تا سال ۱۹۴۵ بخشی از ژاپن محسوب می‌شد. برای اعمال کنترل کامل بر این سرزمین، امپراتوری ژاپن جنگی همه‌جانبه علیه فرهنگ کره‌ای به راه انداخت.

مدارس و دانشگاه‌ها استفاده از زبان کره‌ای را ممنوع کرده و بر کار یدی و وفاداری به امپراتور تأکید داشتند. در اماکن عمومی نیز زبان ژاپنی جایگزین شد و اندکی بعد، قانونی تصویب شد که تولید فیلم‌ها را فقط به زبان ژاپنی مجاز می‌دانست. همچنین، آموزش تاریخ از منابع غیرمجاز جرم محسوب می‌شد و مقامات بیش از ۲۰۰,۰۰۰ سند تاریخی کره را سوزاندند و به‌نوعی حافظه تاریخی این کشور را از بین بردند.

در طول اشغال کره، ژاپن کنترل منابع انسانی و زمین‌های کره را به دست گرفت. نزدیک به ۱۰۰,۰۰۰ خانواده ژاپنی در کره ساکن شدند و زمین‌هایی که به آن‌ها واگذار شده بود را تصاحب کردند. آن‌ها میلیون‌ها درخت بومی را قطع کرده و گونه‌های غیرمحلی کاشتند که باعث تغییر چشم‌انداز آشنای کره به چیزی شد که بسیاری از مردم دیگر نمی‌شناختند.

حدود ۷۲۵,۰۰۰ کارگر کره‌ای مجبور شدند در ژاپن و مستعمرات دیگر آن کار کنند. با نزدیک شدن جنگ جهانی دوم، ژاپن صدها هزار زن کره‌ای را به عنوان «زنان آسایش» (comfort women) به بردگی جنسی در فاحشه‌خانه‌های نظامی وادار کرد.

اشغال کره و دستکاری در هنر و فرهنگ کره

ساخت ساختمانی توسط ژاپن در دوران اشغال کره در مقابل کاخ گیونگ بوک گونگ
ساخت ساختمانی توسط ژاپن در دوران اشغال کره در مقابل کاخ گیونگ بوک گونگ

مردم کره تنها چیزی نبودند که در دوران استعمار ژاپن غارت شدند—نمادهای فرهنگی این کشور نیز هدف قرار گرفتند. یکی از مهم‌ترین نمادهای حاکمیت و استقلال کره، کاخ گیونگ‌بوک‌گونگ بود که در سال ۱۳۹۵ میلادی توسط سلسله چوسان در سئول ساخته شد. پس از به قدرت رسیدن ژاپن، دولت استعماری بیش از یک‌سوم ساختمان‌های تاریخی این مجموعه را ویران کرد و باقی‌مانده را به جاذبه گردشگری برای بازدیدکنندگان ژاپنی تبدیل کرد.

همان‌طور که مورخ هی‌جونگ کانگ اشاره می‌کند، دولت امپریالیستی ژاپن تلاش کرد تا گنجینه‌های هنری و فرهنگی کره را حفظ کند—اما از آن‌ها برای ترویج تصویر خود به عنوان نیرویی متمدن‌کننده و مدرن استفاده کرد. این تصویر از کره به عنوان سرزمینی عقب‌مانده در مقایسه با ژاپن، در کتاب‌های درسی، موزه‌ها و حتی ذهنیت خود کره‌ای‌ها نفوذ کرد.

دولت استعماری همچنین از زبان، دین و آموزش برای همسان‌سازی کره‌ای‌ها استفاده کرد. معبدهای شینتو که در ابتدا برای خانواده‌های ژاپنی ساخته شده بودند، به مراکز اجباری نیایش تبدیل شدند. دولت استعماری کره‌ای‌ها را مجبور کرد تا خدایان امپراتوری ژاپن، از جمله امپراتوران مرده و ارواح قهرمانان جنگی که به فتح کره کمک کرده بودند، پرستش کنند.

این عبادت اجباری توسط بسیاری از کره‌ای‌ها به عنوان نسل‌کشی فرهنگی تلقی شد، اما استعمارگران آن را نشانه‌ای از یکپارچگی مردم کره و ژاپن می‌دانستند. برخی از خانواده‌ها مراسم شینتو را دور می‌زدند و فقط به معبدها سر می‌زدند بدون آنکه دعا کنند، اما بسیاری از ترس مجبور به پذیرش این آیین جدید شدند.

در سال‌های پایانی اشغال کره، ژاپن حتی به نام‌های خانوادگی مردم حمله کرد. در ابتدا، دولت استعماری نام‌گذاری به سبک ژاپنی را غیرقانونی اعلام کرد تا از سردرگمی در ثبت احوال جلوگیری کند. اما در ۱۹۳۹، این قانون تغییر کرد و مردم مجبور شدند نام‌های ژاپنی انتخاب کنند. بر اساس این قانون، خانواده‌های کره‌ای “به‌طور سخاوتمندانه” اجازه یافتند که نام‌های ژاپنی برگزینند. حداقل ۸۴ درصد از کره‌ای‌ها این نام‌ها را پذیرفتند، زیرا افرادی که نام ژاپنی نداشتند از تمام خدمات دولتی، از جمله ارسال نامه و دریافت سهمیه‌های غذایی محروم می‌شدند.

مقاومت و جنبش‌های استقلال کره

اگرچه اشغال کره توسط ژاپن برای یک نسل کامل ادامه داشت، اما مردم کره به‌طور منفعلانه تسلیم نشدند. در طول اشغال کره، جنبش‌های اعتراضی برای استقلال کره مبارزه کردند. در ۱۹۱۹، جنبش اول مارس استقلال کره را اعلام کرد و بیش از ۱,۵۰۰ تظاهرات در سراسر کشور شکل گرفت. این اعتراضات توسط ژاپنی‌ها به‌طرز وحشیانه‌ای سرکوب شد، اما پیش از آن، آرمان استقلال در سراسر کره گسترش یافت.

بعدها، گروه‌های زیرزمینی مانند حزب سه هزار نفر شکل گرفتند؛ این گروه که متشکل از دانشجویانی بود که به اجبار برای جنگ جهانی دوم به خدمت نظامی فرستاده شده بودند، تلاش کرد ارتش ژاپن را تضعیف کند.

کره‌ای‌ها همچنین به شکل‌های پنهان اعتراض خود را نشان می‌دادند. برخی از صحبت کردن به زبان ژاپنی یا تغییر نام خود امتناع می‌کردند؛ برخی دیگر نام‌هایی با مفاهیم تاریخی خانوادگی یا پیام‌های پنهان در مقاومت در برابر سیاست‌های ژاپن انتخاب می‌کردند.

تقسیم پس از اشغال و جنگ کره

جنگ جهانی دوم نه‌تنها ژاپن، بلکه شبه‌جزیره کره را نیز ویران کرد. در ۱۹۴۵، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی کنترل کره را به دست گرفته و به حکومت ژاپن در این منطقه پایان دادند. کره به دو منطقه اشغالی تقسیم شد که قرار بود موقتی باشد. بااین‌حال، یک کشور یکپارچه هرگز به مردم تازه استقلال‌یافته کره بازگردانده نشد. در عوض، جنگ کره بین شمال کمونیست که تحت حمایت شوروی و چین بود و جنوب که از حمایت ایالات متحده و سازمان ملل برخوردار بود، آغاز شد.

پس از جنگ کره، کره جنوبی به یک دموکراسی لیبرال تبدیل شد و تلاش کرد آثار حکومت استعماری ژاپن را پاک کند. این کشور پس از جنگ جهانی دوم تعداد کمی از همکاران استعماری را محاکمه کرد و بخشی از زمین‌های آن‌ها را مصادره نمود. امروزه، بحث‌ها درباره چگونگی و امکان مجازات افرادی که با دولت ژاپن همکاری کرده بودند، همچنان ادامه دارد.

منابع

  • وبسایت History.com ، ژاپن چگونه کنترل کره را بدست گرفت؟ 🔗
آخرین مطالب منتشر شده
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جلال
جلال
3 ماه قبل

شهوت ایجاد امپراطوری همانند حسرت امپراطوری از دست رفته بلایی است که هنوز بشریت را از طرف نژادپرستان، ملی‌گرایان و سرمایه‌سالاران جهان تهدید می‌کند.
یکبار و برای همیشه تمام انسانها باید به اتفاق نظری تاریخی دست پیدا کنند که مرزهای سیاسی و برتری‌های قومی و نژادی اوهامی جاهلانه است و ما ساکنین زمین در سیاره‌ای به غایت کوچک در اقیانوس بیکران گیتی سرنوشت مشترکی داریم و باید با یکدیگر با احترام و مساوات همزیستی کنیم.
در حال حاضر اما ما انسانها در جهان ویروسی خود دجار توهم خودبزرگ‌بینی هستیم و برای تسلط بر یک سلول از پیکره جهان با هم جدال می‌کنیم.
ای فرشته‌ی سپید روی دانایی کی خواهی توانست اهریمن سیه‌روی نادانی را شکست دهی؟!