فنلاند در ۶ دسامبر ۱۹۱۷ استقلال خود را اعلام کرد، اما این رویداد نتیجه بیش از یک قرن کشمکش سیاسی، فرهنگی و نظامی میان فنلاند، روسیه و سوئد بود. از شکلگیری هویت ملی و مقاومت در برابر روسیسازی تا انقلاب روسیه و تلاش دیپلماتیک برای بهرسمیتشناسی بینالمللی، همه این عوامل
این مقاله به معرفی و بررسی شش شورش خونین در تاریخ ایالات متحده آمریکا میپردازد؛ از شورش شیز در سالهای پس از انقلاب آمریکا تا شورش ویلمینگتون، شورش سربازگیری نیویورک، شورش نان ریچموند، نبرد کوه بلر و نبرد آتن. این رویدادها که اغلب در بستر بحرانهای اقتصادی، نژادی، کارگری یا
پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و محبوبیت بالا، وینستون چرچیل در انتخابات ۱۹۴۵ بریتانیا به طرز غیرمنتظرهای شکست خورد. حزب کارگر با برنامههای قوی رفاهی و اقتصادی، و کمپین بهتر، توانست اکثریت کرسیها را کسب کند. شکست چرچیل در انتخابات ۱۹۴۵ بریتانیا، نهفقط غیرمنتظره، بلکه تاریخی و نقطه
در شب کریسمس سال ۱۹۷۹، اتحاد جماهیر شوروی تهاجم به افغانستان، همسایه جنوبیاش در آسیای مرکزی، را آغاز کرد. ابتدا نیروهای ویژه خود را از طریق هوا در شهرهای مهم افغانستان پیاده کرد و سپس لشکرهای زرهی و موتوری را از مرز عبور داد. تنها چند روز بعد، سازمان امنیت
بنیتو موسولینی، ابتدا یک سوسیالیست جوان بود اما با حمایت از جنگ جهانی اول به جنبش فاشیستی روی آورد و «پیراهنسیاهان» را علیه مخالفان بسیج کرد.
در سال ۱۹۲۲ با حمایت پادشاه ایتالیا، نخستوزیر شد و بهتدریج با سرکوب سیاسی، حکومت دیکتاتوری خود را تثبیت کرد.
او پس
کشف قاره آمریکا همواره یکی از مهمترین و در عین حال جنجالیترین موضوعات در تاریخ جهان بهشمار آمده است. برخلاف تصور رایج که کشف آمریکا را به کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ نسبت میدهد، شواهد تاریخی و باستانشناسی حاکی از آن است که اقوام و تمدنهای مختلفی، از وایکینگها تا
نیروگاه هستهای چرنوبیل در اوکراین، محل وقوع یکی از بزرگترین و مرگبارترین فجایع هستهای تاریخ جهان است. در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، یک آزمایش معمولی در این نیروگاه به شکلی فاجعهبار از کنترل خارج شد. دو انفجار عظیم، سقف هزار تنی یکی از راکتورهای نیروگاه را منفجر کردند و اشعهای
ریشه نام کشورهای آمریکای جنوبی اغلب با فرهنگها، زبانها و تاریخچههای بومی و استعمارگران اروپایی گره خورده است. بسیاری از نامها برگرفته از زبانهای بومی، ویژگیهای جغرافیایی، یا اسامی کاشفان و شخصیتهای تاریخی است. این نامها نه تنها نمادی از تاریخ سیاسی و فرهنگی این سرزمینها هستند، بلکه بیانگر داستانهای
دروزیها، فرقهای مذهبی کوچک در خاورمیانه هستند که با نظامی اعتقادی تلفیقی و منحصربهفرد شناخته میشوند. آنها به خاطر انسجام اجتماعی بالا و وفاداری قوی میان اعضا، توانستهاند هویت منسجم و باورهای متمایز خود را در طول قرنها حفظ کنند؛ ویژگیای که در برخی دورههای تاریخی، جایگاهی سیاسی برای آنها
در طول تاریخ اروپا، معدود کشورهایی بودهاند که بهطور کامل از نقشه محو شوند و پس از بیش از یک قرن دوباره سربرآورند. لهستان یکی از این نمونههای نادر است. از سال ۱۷۹۵ تا ۱۹۱۸، لهستان بهعنوان یک دولت مستقل وجود نداشت؛ دورهای که بهعنوان “۱۲۳ سال بردگی ملی” یا
فنلاند در ۶ دسامبر ۱۹۱۷ استقلال خود را اعلام کرد، اما این رویداد نتیجه بیش از یک قرن کشمکش سیاسی، فرهنگی و نظامی میان فنلاند، روسیه و سوئد بود. از شکلگیری هویت ملی و مقاومت در برابر روسیسازی تا انقلاب روسیه و تلاش دیپلماتیک برای بهرسمیتشناسی بینالمللی، همه
این مقاله به معرفی و بررسی شش شورش خونین در تاریخ ایالات متحده آمریکا میپردازد؛ از شورش شیز در سالهای پس از انقلاب آمریکا تا شورش ویلمینگتون، شورش سربازگیری نیویورک، شورش نان ریچموند، نبرد کوه بلر و نبرد آتن. این رویدادها که اغلب در بستر بحرانهای اقتصادی، نژادی،
پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و محبوبیت بالا، وینستون چرچیل در انتخابات ۱۹۴۵ بریتانیا به طرز غیرمنتظرهای شکست خورد. حزب کارگر با برنامههای قوی رفاهی و اقتصادی، و کمپین بهتر، توانست اکثریت کرسیها را کسب کند. شکست چرچیل در انتخابات ۱۹۴۵ بریتانیا، نهفقط غیرمنتظره، بلکه تاریخی
در شب کریسمس سال ۱۹۷۹، اتحاد جماهیر شوروی تهاجم به افغانستان، همسایه جنوبیاش در آسیای مرکزی، را آغاز کرد. ابتدا نیروهای ویژه خود را از طریق هوا در شهرهای مهم افغانستان پیاده کرد و سپس لشکرهای زرهی و موتوری را از مرز عبور داد. تنها چند روز بعد،
بنیتو موسولینی، ابتدا یک سوسیالیست جوان بود اما با حمایت از جنگ جهانی اول به جنبش فاشیستی روی آورد و «پیراهنسیاهان» را علیه مخالفان بسیج کرد.
در سال ۱۹۲۲ با حمایت پادشاه ایتالیا، نخستوزیر شد و بهتدریج با سرکوب سیاسی، حکومت دیکتاتوری خود را تثبیت کرد.
کشف قاره آمریکا همواره یکی از مهمترین و در عین حال جنجالیترین موضوعات در تاریخ جهان بهشمار آمده است. برخلاف تصور رایج که کشف آمریکا را به کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ نسبت میدهد، شواهد تاریخی و باستانشناسی حاکی از آن است که اقوام و تمدنهای مختلفی، از
نیروگاه هستهای چرنوبیل در اوکراین، محل وقوع یکی از بزرگترین و مرگبارترین فجایع هستهای تاریخ جهان است. در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، یک آزمایش معمولی در این نیروگاه به شکلی فاجعهبار از کنترل خارج شد. دو انفجار عظیم، سقف هزار تنی یکی از راکتورهای نیروگاه را منفجر کردند
ریشه نام کشورهای آمریکای جنوبی اغلب با فرهنگها، زبانها و تاریخچههای بومی و استعمارگران اروپایی گره خورده است. بسیاری از نامها برگرفته از زبانهای بومی، ویژگیهای جغرافیایی، یا اسامی کاشفان و شخصیتهای تاریخی است. این نامها نه تنها نمادی از تاریخ سیاسی و فرهنگی این سرزمینها هستند، بلکه
دروزیها، فرقهای مذهبی کوچک در خاورمیانه هستند که با نظامی اعتقادی تلفیقی و منحصربهفرد شناخته میشوند. آنها به خاطر انسجام اجتماعی بالا و وفاداری قوی میان اعضا، توانستهاند هویت منسجم و باورهای متمایز خود را در طول قرنها حفظ کنند؛ ویژگیای که در برخی دورههای تاریخی، جایگاهی سیاسی
در طول تاریخ اروپا، معدود کشورهایی بودهاند که بهطور کامل از نقشه محو شوند و پس از بیش از یک قرن دوباره سربرآورند. لهستان یکی از این نمونههای نادر است. از سال ۱۷۹۵ تا ۱۹۱۸، لهستان بهعنوان یک دولت مستقل وجود نداشت؛ دورهای که بهعنوان “۱۲۳ سال بردگی
“تاریخ زون، دریچهای به گذشته!
در اینجا میتوانید رویدادهای مهم تاریخی، سرگذشت تمدنها و شخصیتهای تاثیرگذار را کاوش کنید. با مقالات دقیق و مستند، سفری هیجانانگیز به اعماق تاریخ داشته باشید.”
