مقدمه
خط میخی یکی از کهنترین سیستمهای نوشتاری جهان است که در تمدنهای باستانی مانند ایران، بینالنهرین و ایلام مورد استفاده قرار میگرفت. کشف و رمزگشایی این خط، یکی از بزرگترین موفقیتهای علمی در حوزه باستانشناسی و زبانشناسی بود. در این مقاله، روند خواندن و رمزگشایی خط میخی را بررسی خواهیم کرد.

credit: Bjørn Christian Tørrissen – Own work by uploader, http://bjornfree.com/galleries.html، CC BY-SA 3.0
۱. آغاز کشف و مطالعه خط میخی
مطالعه خط میخی به اوایل قرن هفدهم میلادی بازمیگردد. اولین تلاشها شامل کپیبرداری از کتیبههای تختجمشید بود:
- ۱۶۲۱ میلادی: پیِترو دلا واله، جهانگرد ایتالیایی، نخستین نقاشیهای کتیبههای میخی را به اروپا برد و حدس زد که این خط باید از چپ به راست خوانده شود.
- ۱۶۷۴ میلادی: ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی، در شرح مسافرت خود به ایران، تصوير كتيبهاى را منتشر كرد که توجه پژوهشگران اروپایی را به این خط جلب کرد.
- ۱۷۶۲ میلادی: کُنت کایلوس، تصویر گلدانی مرمری را منتشر کرد که دارای كتيبههايى به سه خط ميخى و يك خط مصرى قديم بود. این کشف نشان داد که خط میخی پارسی در کنار دیگر سیستمهای نوشتاری باستانی مورد استفاده بوده است.
- ۱۷۶۵ میلادی: کارستن نیبور بهترین نسخهبرداری از کتیبههای تختجمشید را ارائه داد و کشف کرد که این کتیبهها دارای سه نوع خط هستند.
۲. تحلیل اولیه و اولین گامهای رمزگشایی
- ۱۸۰۲ میلادی: مونه، زبانشناس دانمارکی، دریافت که:
- در كتيبههايى كه به سه نوع خط نوشته شده، هر سه مربوط به یک موضوع هستند اما به سه زبان متفاوت نوشته شدهاند.
- خط اول سادهترین نوع خط است و دارای ۴۲ علامت است.
- خط دوم سیلابی (هجایی) و خط سوم مفهومی (ایدئوگرام) است.
- خط اول احتمالاً متعلق به زبان پارسی باستان است.
- بر اساس زبان اوستایی، برخی حروف از جمله «آ» و «ب» شناسایی شدند.
۳. کشف معانی کلمات و عناوین شاهان هخامنشی
- گئورگ فریدریش گروتفند، دانشمند آلمانی، در اوایل قرن نوزدهم پیشرفت مهمی داشت:
- او دو کتیبه مشابه را مقایسه کرد و دریافت که برخی نشانهها همیشه به یک ترتیب تکرار میشوند.فرض کرد که این نشانهها میتوانند کلمه «شاه» و نام شاهان باشند.با توجه به عناوین شاهان، کلمات «بزرگ»، «شاه شاهان»، «پسر» و «هخامنشی» را شناسایی کرد.
- او همچنین حدس زد که شاهی که در این کتیبه ذکر شده، ممکن است خشایارشا باشد، زیرا نام او با همان حرفی آغاز میشد که کلمه «شاه» آغاز شده بود. بعدها مشخص شد که این حدس تصادفاً درست بوده است.
۴. تکمیل رمزگشایی خط میخی پارسی باستان
- راولینسون، افسر بریتانیایی، در سال ۱۸۳۵ کتیبههای بیشتری را مورد بررسی قرار داد.
- او کتیبه بیستون را که به سه زبان (پارسی باستان، ایلامی و بابلی-آشوری) نوشته شده بود، بررسی کرد.
- مقایسه متون به او کمک کرد که ۴۰۰ واژه از زبان پارسی باستان را شناسایی کند.
- در سال ۱۸۵۵، نریس موفق به تکمیل جدول حروف و علائم خط میخی شد و ثابت کرد که زبان دوم، ایلامی و زبان سوم آشوری-بابلی است.
۵. رمزگشایی خط میخی آشوری و بابلی
- لیارد و بتتا، در نینوا، نشان دادند که خط سوم در کتیبههای هخامنشی همان خط آشوری-بابلی است.
- مشخص شد که این خط ترکیبی از:
- علامتهای مفهومی (ایدئوگرامها)
- علامتهای هجایی است.
- در سال ۱۸۵۷، چهار دانشمند (راولینسون، تالبت، اپپر و هینکس) آزمایشی انجام دادند که نتایجشان در خواندن یک کتیبه تقریباً مشابه بود، که درستی روش خواندن را تأیید کرد.
- در نهایت، کشف لوحهای بابلی به خط یونانی ثابت کرد که خوانش حروف صحیح بوده است.
جمع بندی
خط میخی یکی از مهمترین میراثهای نوشتاری تمدنهای باستانی است که رمزگشایی آن قرنها به طول انجامید. دانشمندان اروپایی از طریق تحلیل ساختاری، مقایسه زبانها و کشف کتیبههای سهزبانه موفق شدند این خط را بخوانند. امروزه، این کشفیات به ما امکان میدهد که از تاریخ و فرهنگ ایران باستان و تمدنهای بینالنهرین اطلاعات دقیقی به دست آوریم.
منابع
- پیرنیا حسن. تاریخ ایران باستان. ج 1، دنیاى كتاب، 1375، ص 43 تا 48 (مشرق قدیم- خط میخی)











