آغاز ماراتن؛ مسابقهای با بیش از یک قرن قدمت
ماراتنی که امروز میشناسیم بیش از ۱۲۰ سال قدمت دارد، اما شکلهایی از مسابقات دوِ مسافت طولانی، از دوران مصر باستان وجود داشته است.
ماراتن از زمان آغاز المپیک مدرن در سال ۱۸۹۶ بهعنوان یک مسافت المپیکی شناخته شد؛ با این حال، در المپیک باستان که از ۷۷۶ پیش از میلاد تا ۲۶۱ میلادی برگزار میشد، چیزی شبیه به ماراتن وجود نداشت. طولانیترین مسابقه آن دوران کمتر از ۵ کیلومتر بود.
با وجود این، ماراتن بهعنوان یکی از ارکان اصلی برنامه المپیک مدرن پذیرفته شد و امروزه در شهرهای بیشماری در سراسر جهان برگزار میشود؛ آن هم صرفاً به دلیل جذابیتی که برای ذهن و تخیل انسان دارد.
انسان و دویدنهای فراتر از ماراتن
انسانها زمانی مسافتهایی بسیار طولانیتر از ماراتن میدویدند. در دوران شکارگری، یکی از بزرگترین تواناییهای انسان استقامت بود. شکارچی طعمه خود را با دویدن فرسوده میکرد. حیوان با جهشهایی سریع میگریخت و به ظاهر به امنیت میرسید، اما شکارچی خستگیناپذیر دوباره در کنارش ظاهر میشد. این روند ادامه مییافت تا حیوان، که انرژیاش را در حرکات عصبی هدر داده بود، آنقدر خسته میشد که دیگر توان مقاومت نداشت.
با پیشرفت سلاحها و امکان کشتن از فاصله دور، این هدف روشنِ دویدن کمکم کمرنگ شد. با این حال، در مصر باستان، دویدن همچنان بهعنوان یک مهارت نظامی ارزشمند تلقی میشد. شاه تهارقا مسابقهای دوِ مسافت طولانی را بهطور خاص برای حفظ آمادگی ارتش خود بنیان گذاشت. مسافت این مسابقه بهطور اتفاقی نزدیک به ۱۰۰ کیلومتر بود؛ مسافتی که امروزه بهعنوان یک «اولترادیستنس» استاندارد شناخته میشود.
این مسابقه در سالهای اخیر با نام Pharaonic 100km احیا شده و مسیر آن از هرم هاوارا در الفیوم تا اهرام سقاره در جنوبغرب قاهره است.
فیدیپیدس و افسانه ماراتن

تا اوایل قرن نوزدهم، بهترین دوندگان – چه در ارتش و چه در جامعه مدنی – بهعنوان پیامرسان خدمت میکردند و در مسیرهای ناهموار، حتی از اسب هم کارآمدتر بودند.
داستانی که ماراتن المپیک مدرن بر آن استوار است، به دویدن افسانهای فیدیپیدس(Pheidippides) از ماراتن به آتن بازمیگردد. او یک پیامرسان حرفهای بود و در سال ۴۹۰ پیش از میلاد، بنا بر روایتها، پس از پیروزی ارتش یونان بر سپاه ایران به فرماندهی داتیس، مأمور شد خبر پیروزی را از دشت ماراتن به آتن برساند.
پس از نبرد – که احتمالاً خود فیدیپیدس نیز در آن شرکت داشت – او به آتن فرستاده شد تا پیام «شادی کنید، ما پیروز شدیم» را برساند. گفته میشود پس از رساندن پیام، جان خود را از دست داد.
روایتهای متعددی از این داستان وجود دارد که بسیاری از آنها از این نسخه قابلقبولترند. اگرچه یونانیان پیروز شده بودند، اما نبرد سرنوشتساز نبود، زیرا باقیمانده ارتش یونان در حال حرکت به سوی آتن بود تا از ورود احتمالی نیروهای ایرانی جلوگیری کند.
هرودوت، روایت میکند که فیدیپیدس پیش از نبرد، از آتن به اسپارت فرستاده شد تا درخواست کمک کند. او اشارهای نمیکند که آیا فیدیپیدس با پاسخ اسپارتیها (که منفی بود) بازگشت یا نه. مسابقه Spartathlon امروزی که به طول ۲۴۰ کیلومتر برگزار میشود، یادبود این روایت محتملتر است.
نفوذ افسانه در ادبیات، احیای المپیک و نخستین مسابقات ماراتن
دویدن مرگبار فیدیپیدس از ماراتن به آتن، چه واقعی و چه افسانهای، در شعری از رابرت براونینگ جاودانه شد. همین مسئله باعث شد این داستان در زمانی که بارون پیر دو کوبرتن در تلاش برای احیای بازیهای المپیک مدرن بود، رواج پیدا کند.
دو کوبرتن، فرانسویای بود که در دورهای از تحقیر ملی بزرگ شده بود. شکست فرانسه در جنگ فرانسه–پروس، از دست رفتن سرزمینها، پرداخت غرامت و اشغال کشور، به همراه جنگ داخلی، جایگاه ملی فرانسه را تضعیف کرده بود. او در پی یافتن علت این ضعف و دلیل قدرت کشورهایی مانند بریتانیا و پروس بود.
دو کوبرتن به مدارس شبانهروزی بریتانیا توجه کرد؛ مدارسی که تأکید زیادی بر ورزش داشتند و آن را عامل شکلگیری شخصیت ملی میدانستند. در سفرش به بریتانیا، با ویلیام بروکس، بنیانگذار انجمن المپیک Much Wenlock آشنا شد؛ نهادی که از سال ۱۸۵۰ مسابقات المپیک محلی برگزار میکرد.
دو کوبرتن تلاش کرد ورزش را در مدارس فرانسه اجباری کند و همزمان یک جشنواره ورزشی بینالمللی بر پایه المپیک باستان شکل دهد. او در سال ۱۸۹۲ کمپین خود را آغاز کرد و دو سال بعد، کمیته بینالمللی المپیک را در سوربن بنیان گذاشت.
نمایندگان توافق کردند نخستین المپیک مدرن در ۱۸۹۶ در آتن برگزار شود. یکی از نمایندگان، میشل برئال، پیشنهاد برگزاری یک مسابقه دوِ مسافت طولانی را مطرح کرد و داستان فیدیپیدس را دوباره زنده کرد. این پیشنهاد پذیرفته شد و نخستین ماراتن المپیک از پل ماراتن تا ورزشگاه آتن، به طول ۴۰ کیلومتر برگزار شد.
در ماههای پیش از المپیک، چند تلاش برای پیمودن این مسیر انجام شد. در فوریه ۱۸۹۶ دو دونده مسیر را طی کردند، اما یکی از آنها بخشی از راه را سوار وسیلهای شد.
یک ماه پیش از المپیک، نخستین مسابقه رسمی قهرمانی یونان برگزار شد؛ اولین ماراتن تاریخ. سپس مسابقه آزمایشی دیگری با ۳۸ شرکتکننده انجام شد.
نخستین ماراتن المپیک ۱۸۹۶
در روز ۱۰ آوریل ۱۸۹۶، هجده مرد در خط شروع نخستین ماراتن المپیک صف کشیدند. از میان چهار دونده خارجی، تنها گیولا کلنر(Gyula Kellner) اهل مجارستان پیش از آن، مسافت ماراتن را بهصورت تایمتریال دویده بود. سه دونده خارجی دیگر در مسابقات مسافتهای میانی همان بازیها شرکت کرده بودند و عملاً بیش از هر چیز به شانس امید داشتند تا بتوانند کل مسیر را به پایان برسانند.
برگزارکنندگان یونانی آمادگی بهتری داشتند و پیشاپیش اقداماتی انجام داده بودند که بسیاری از آنها تا امروز نیز بهعنوان استاندارد مسابقات ماراتن باقی ماندهاند:
ایستگاههای نوشیدنی در طول مسیر تعبیه شده بود، یک افسر سوارهنظام نقش خودروی پیشرو را ایفا میکرد و سربازان بهعنوان ناظران مسابقه به کار گرفته شده بودند تا تماشاگران را از مسیر دور نگه دارند و به دوندگان از پاافتاده کمک کنند.
استفاده از نوشیدنیهای شخصی مجاز بود و این نوشیدنیها توسط دستیار شخصی هر دونده به او داده میشد. آزمایش دوپینگ دههها بعد معرفی شد و در آن زمان، مصرف مواد تأثیرگذار بر عملکرد با اشتیاق انجام میگرفت، هرچند احتمالاً فایده چندانی نداشت.
سه دونده خارجیِ متخصص مسافتهای میانی، برخلاف انتظار عملکرد نسبتاً خوبی داشتند و بهترتیب در کیلومترهای ۲۳، ۳۲ و ۳۷ از مسابقه کنار رفتند.
اسپریدون لوئیس (Spiridon Louis) در حدود کیلومتر ۳۳ از آخرینِ آنها، یعنی دونده استرالیایی ادوین فلک (Edwin Flack)، پیشی گرفت و صدرنشین شد.
استارتر مسابقه، سرهنگ پاپادیامانتوپولوس که عملاً نقش داور اصلی را نیز ایفا میکرد، جلوتر تاخت تا جمعیتی را که در ورزشگاه منتظر بودند در جریان قرار دهد. لوئیس ناامیدشان نکرد؛ او با فاصلهای نزدیک به یک مایل کامل وارد ورزشگاه شد و با زمان ۲:۵۸:۵۰ به پیروزی رسید.
دوندگان یونانی مقامهای دوم و سوم را نیز در اختیار داشتند، تا اینکه کلنر که چهارم شده بود، اعتراض کرد و مدعی شد دونده سوم یونانی، اسپریدون بلوکاس(Spiridon Belokas)، بخشی از مسیر را سوار وسیلهای شده است؛ کاری که در آن دوران کمکم در حال تبدیل شدن به رفتاری رایج بود. در نهایت، ۹ نفر مسابقه را به پایان رساندند.
تثبیت ماراتن و سالهای ابتدایی قرن بیستم
ماراتن حالا تثبیت شده بود؛ شاید حتی محکمتر از خود المپیک، چراکه دو دوره بعدی بازیها در پاریس و سنتلوئیس تا مرز مضحکه پیش رفتند. ماراتن بعدی تنها دو ماه بعد برگزار شد؛ مسابقهای حرفهای از پاریس تا کنفلان.
یک قرن پیشتر، زمانی که دویدن دیگر کارآمدترین روش انتقال پیام نبود، ثروتمندانی که پیشتر پیامرسان استخدام میکردند، کاربرد تازهای برای دویدن یافتند: شرطبندی. مسابقات صرفاً برای این هدف برگزار میشدند و در بیشتر قرن نوزدهم رواج داشتند.
در بریتانیا، از حدود سال ۱۸۶۰، باشگاههای دویدن موسوم به Hare and Hounds یا Harrier شکل گرفتند که عمدتاً برای تعقیب کاغذ (شکل اولیه دو صحرانوردی) فعالیت میکردند. این باشگاهها تحت نظارت انجمن آماتور دو و میدانی قرار گرفتند که در سال ۱۸۸۰ در آکسفورد تأسیس شد. همین نام «آماتور» نشاندهنده بیاعتنایی آنها به دوندگان حرفهای و شرطبندی بود.
دو کوبرتن آشکارا طرف آماتورها بود. حتی ورود یک دونده ایتالیایی به نخستین ماراتن المپیک به دلیل حرفهای بودن رد شد. با این حال، ماراتن همچنان یکی از بهترین مسابقات برای شرطبندی باقی ماند، زیرا طولانی بودنش فرصت زیادی برای ترفندهای ناپاک فراهم میکرد.
تولد ماراتن بوستون

دوندهای که در آتن در کیلومتر ۲۳ انصراف داده بود، آرتور بلیک، عضو انجمن ورزشی بوستون، ناامید نشد. در ۱۵ مارس ۱۸۹۷، نخستین ماراتن بوستون برگزار شد. این مسابقه (بهجز سال ۱۹۱۸) هر سال برگزار شده و قدیمیترین ماراتن جهان محسوب میشود.
مسیر آن از اشلند (و بعدها از هوپکینتون) تا مرکز بوستون بود. جان مکدرموت برنده شد و زمان را به ۲:۵۵:۱۰ رساند، هرچند طول مسیر ۳۹ کیلومتر اعلام شده بود.
المپیک لندن ۱۹۰۸ و تولد مسافت استاندارد
در المپیک ۱۹۰۸ لندن، مسیر ماراتن از قلعه ویندسور تا ورزشگاه وایت سیتی تعیین شد. مسافت ابتدا ۲۶ مایل بود، اما به درخواست ملکه، شروع مسابقه ۳۸۵ یارد عقبتر رفت تا کودکان سلطنتی آن را ببینند. این تغییر، مسافت تاریخی ۴۲٫۱۹۵ کیلومتر را رقم زد.
این ۳۸۵ یارد اضافی برای دوراندو پیتری، دونده ایتالیایی عامل دردسر بود. او پس از ورود به ورزشگاه چند بار زمین خورد و با کمک داوران از خط پایان عبور کرد. به همین دلیل، مقام اول به جانی هیز آمریکایی رسید که بدون کمک به پایان رسید.

اطلاعاتی بیشتر از دوی ماراتن و آمارها
نخستین مرگ در تاریخ ماراتن المپیک
در المپیک استکهلم، دونده پرتغالی فرانسیسکو لازارو بر اثر گرمازدگی جان باخت. این تنها مورد مرگ در تاریخ ماراتنهای المپیک است. از آن پس، در بسیاری کشورها ارائه گواهی پزشکی برای شرکت در ماراتن الزامی شد.
رسمیت یافتن مسافت ۴۲٫۱۹۵ کیلومتر
مسافت تعیینشده در لندن، سرانجام ۱۶ سال بعد بهعنوان مسافت رسمی ماراتن پذیرفته شد. با این حال، تا مدتها مسابقات در مسافتهای متفاوت برگزار میشدند؛ از جمله ماراتن المپیک ۱۹۲۰ آنتورپ با طول ۴۲٬۷۵۰ متر.
ماراتن پلیتکنیک و رکوردهای تاریخی
پس از ناکامی دوندگان بریتانیایی در لندن، ماراتن سالانه Polytechnic Marathon برگزار شد که صحنه رکوردهای بزرگ شد؛ از جیم پیترز در دهه ۱۹۵۰ تا رکوردهای دهه ۱۹۶۰.
گسترش جهانی ماراتن پس از جنگ جهانی دوم
پس از ۱۹۴۵، ماراتنهایی در فوکواکا، توئنته و مسیر کلاسیک آتن شکل گرفتند. ژاپن بهویژه به ماراتن علاقهمند شد و فوکواکا در دهه ۱۹۶۰ بهترین مسابقه جهان بود.
انقلاب مردمی ماراتن؛ نیویورک
در دهه ۱۹۷۰، فرد لبو ماراتن نیویورک را بنیان گذاشت. نقطه عطف در سال ۱۹۷۶ و عبور مسابقه از پنج منطقه شهر بود. ماراتن شهری متولد شد و هزاران نفر در آن شرکت کردند.
تولد ماراتنهای بزرگ شهری
برلین در ۱۹۸۰ و لندن در ۱۹۸۱ ماراتنهای خود را راهاندازی کردند. ناگهان هیچ شهر بزرگی بدون ماراتن نبود. زنان نیز بهتدریج پذیرفته شدند.
زنان و فتح ماراتن
از گریت وایتز تا رزا موتا و اینگرید کریستیانسن، زنان جایگاه خود را تثبیت کردند. ماراتن زنان در المپیک ۱۹۸۴ لسآنجلس رسمی شد.
رکوردهای مدرن و سلطه آفریقاییها
رکورد مردان به دنیس کیمتو (۲:۰۲:۵۷ – برلین ۲۰۱۴) و رکورد زنان به پائولا رادکلیف (۲:۱۵:۲۵ – لندن ۲۰۰۳) رسید. از دهه ۱۹۹۰، دوندگان کنیا و اتیوپی بر ماراتن جهان مسلط شدند.
همچنین نگاهی بیندازید به:
«بازیهای المپیک باستانی شامل چه ورزشهایی بود؟»
منابع
- وبسایت aims-worldrunning.org، تاریخچه دوی ماراتن 🔗














