عهد عتیق: نظریه نویسنده واحد
عهد عتیق یا همان کتاب مقدس عبری، تاریخ قوم اسرائیل را در بازهای حدود یکهزار سال روایت میکند؛ از آفرینش جهان و انسان توسط خدا آغاز شده و شامل داستانها، قوانین و آموزههای اخلاقی است که پایه و اساس زندگی مذهبی یهودیان و مسیحیان را تشکیل میدهند.
برای حداقل هزار سال، سنت یهودی و مسیحی بر این باور بود که نویسنده پنج کتاب نخست کتاب مقدس—پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه—یک نفر بوده است. این پنج کتاب که در زبان عبری “تورات” (به معنای «دستور») و در زبان یونانی “پنتاتوک” (به معنای «پنج طومار») نامیده میشوند، به حضرت موسی نسبت داده شدهاند. حضرت موسی پیامبر عبری بود که قوم اسرائیل را از اسارت در مصر رهانید و آنها را از دریای سرخ بهسوی سرزمین موعود هدایت کرد.
با این حال، از همان ابتدا برخی خوانندگان کتاب مقدس به نکاتی اشاره کردند که نشان میداد موسی نمیتوانسته شاهد آنها باشد. مثلاً مرگ خودش در انتهای کتاب تثنیه آمده است! یکی از مجلدات تلمود—مجموعه قوانین یهودی که بین قرون سوم تا پنجم میلادی نوشته شده—این ناهماهنگی را اینگونه توجیه کرده که احتمالاً یوشع، جانشین موسی، آن آیات را نوشته است.
«این فقط یک نظر از میان نظرات فراوان است»، به گفته جوئل بادن، استاد مدرسه الهیات ییل و نویسنده کتاب ترکیب پنتاتوک: بازنگری در فرضیه مستند. او میگوید: «ولی همینکه آنها داشتند سؤال میپرسیدند که آیا ممکن بوده موسی اینها را نوشته باشد یا نه، نشاندهنده آغاز تردیدهاست.»
با آغاز عصر روشنگری در قرن هفدهم، شک و تردیدها در مورد انتساب این متون به حضرت موسی جدیتر شد. بسیاری از محققان مذهبی این ایده را که کتاب مقدس میتواند اثر نویسندهای واحد باشد، زیر سوال بردند. پنج کتاب نخست پر از مطالب متناقض و تکراری بودند و حتی در یک بخش از متن، گاهی روایتهای متفاوتی از داستان قوم اسرائیل ارائه میشد.
به گفته بادن، نمونه کلاسیک این سردرگمی، داستان نوح و طوفان (پیدایش ۶:۹) است. او میگوید: «داستان را که میخوانی، نمیدانی نوح دقیقاً چند حیوان را سوار کشتی کرده. در یک جمله نوشته: دو تا از هر حیوان. در جمله دیگر میگوید: دو تا از بعضی حیوانات و چهارده تا از بقیه!» همچنین در بخشی مدت طوفان را ۴۰ روز ذکر کرده و در جای دیگر ۱۵۰ روز!

عهد عتیق: نظریههای مختلف نویسندگان
برای توضیح تناقضات، تکرارها و ویژگیهای خاص کتاب مقدس، بیشتر محققان امروزی بر این عقیدهاند که داستانها و قوانین موجود در آن بهصورت شفاهی، از طریق نثر و شعر، در طول قرنها منتقل شده است. از حدود قرن هفتم پیش از میلاد، گروهها یا مدارس مختلف نویسندگان این مطالب را در زمانهای متفاوت نوشتند و سپس در یک نقطه (احتمالاً در قرن اول پیش از میلاد) این مطالب به یک اثر واحد و چندلایه که امروز میشناسیم، ترکیب شدند.
از سه بخش عمده منابعی که محققان بر آن توافق دارند که پنج کتاب نخست کتاب مقدس را تشکیل میدهند، اولین بخش بهعنوان “P” شناخته میشود که بهنظر میرسد توسط گروهی از کشیشها یا نویسندگان روحانی نوشته شده باشد. دومین بخش از منابع بهعنوان “D” شناخته میشود که به معنی “تثنیهنگار“ است، به این معنا که نویسنده یا نویسندگان آن اکثریت کتاب تثنیه را نگاشتهاند. بادن توضیح میدهد: «این دو بخش واقعاً بهطور معنیداری به یکدیگر مرتبط نیستند، جز اینکه هر دو قوانین را ارائه میدهند و داستان تاریخ اولیه اسرائیل را روایت میکنند.»
طبق نظر برخی محققان، از جمله بادن، سومین بخش عمده از منابع موجود در تورات را میتوان به دو مدرسه نویسندگی مختلف تقسیم کرد که هرکدام از کلمه متفاوتی برای خدا استفاده میکنند: یهوه و الوهیم. داستانهایی که از نام الوهیم استفاده میکنند تحت عنوان “E” طبقهبندی میشوند، در حالی که دیگر داستانها بهعنوان “J” (برای Jawhe، ترجمه آلمانی یهوه) شناخته میشوند. برخی دیگر از محققان با این تقسیمبندی موافق نیستند و بهجای دو منبع کامل برای مطالب غیرروحانی، بهگفته بادن، فرآیندی تدریجیتر را میبینند که در آن مطالب از منابع کوچکتر مختلف در طول زمان با یکدیگر لایهبندی شدهاند.
عهد جدید: چه کسی انجیلها را نوشت؟
همانطور که عهد عتیق داستان قوم اسرائیل را در حدود یک هزاره پیش از تولد حضرت عیسی مسیح روایت میکند، عهد جدید زندگی حضرت عیسی را ثبت میکند؛ از تولد و آموزههای او گرفته تا مرگ و قیامت بعدیاش، روایتی که اساسنامه بنیادین مسیحیت را شکل میدهد.
از حدود سال ۷۰ میلادی، چهار دهه پس از صلیب شدن حضرت عیسی (بر اساس کتاب مقدس)، چهار روایت ناشناخته از زندگی او پدید آمد که به مستندات اصلی در ایمان مسیحی تبدیل شدند. این چهار انجیل که به نامهای شاگردان وفادار حضرت عیسی—متی، مرقس، لوقا و یوحنا—نامگذاری شدهاند، بهطور سنتی بهعنوان گزارشهای چشمدید از زندگی، مرگ و قیامت حضرت عیسی شناخته میشدند.
اما بیش از یک قرن است که پژوهشگران بهطور کلی بر این باورند که انجیلها، همانند بسیاری از کتابهای عهد جدید، در واقع توسط کسانی که به آنها نسبت داده میشود نوشته نشدهاند. در واقع، بهنظر میرسد که داستانهایی که اساس مسیحیت را تشکیل میدهند ابتدا بهطور شفاهی منتقل شده و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند، قبل از آنکه جمعآوری و نوشته شوند.
بهطور سنتی، ۱۳ کتاب از ۲۷ کتاب عهد جدید به پولس رسول نسبت داده میشدند، کسی که بهطور معروف پس از ملاقات با حضرت عیسی در راه دمشق به مسیحیت گروید و مجموعهای از نامهها نوشت که به گسترش ایمان در سراسر جهان مدیترانه کمک کرد. اما پژوهشگران اکنون تنها به هفت نامه از نامههای پولس اعتقاد دارند: رومیان، ۱ و ۲ قرنتیان، غلاطیان، فیلیپیان، ۱ تسالونیکیان و فلیمون. اینها بهنظر میرسد بین سالهای ۵۰-۶۰ میلادی نوشته شدهاند و بنابراین قدیمیترین شواهد شناختهشده برای مسیحیت هستند. نویسندگان نامههای بعدی ممکن است پیروان پولس بوده باشند که از نام او برای تأیید اصالت آثار استفاده کردهاند.

تا قرن چهارم میلادی، مسیحیت بهعنوان دین غالب در جهان غرب تثبیت شده بود و عهد جدید و عهد عتیق بهعنوان متون مقدس آن شناخته میشدند. در قرون بعد، کتاب مقدس بهطور فزایندهای در زندگی و ایمان میلیونها نفر در سراسر جهان مرکزیتر میشد، علیرغم رازهایی که پیرامون منشأ آن وجود داشت و بحث پیچیده و ادامهدار درباره نویسندگان آن.
منابع
- وبسایت History.com ، چه کسی کتاب مقدس را نوشت؟ 🔗
همچنین نگاهی بیندازید به:
«۱۰ تفاوت یهودیت و مسیحیت»













