تقسیم آلمان پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد آلمان شرقی و غربی

تقسیم آلمان
فهرست مطالب

چکیده‌ی تاریخ زون

پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، آلمان میان چهار قدرت پیروز یعنی آمریکا، بریتانیا، فرانسه و شوروی به چهار منطقه اشغالی تقسیم شد. برلین نیز علی‌رغم قرار داشتن در منطقه اشغالی شوروی، به طور جداگانه بین این چهار کشور تقسیم شد. در سال ۱۹۴۹، آلمان غربی (جمهوری فدرال آلمان) و آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان) به طور رسمی تشکیل شدند و تقسیم آلمان رسما انجام شد.

مقدمه ای بر تقسیم آلمان

پس از پیروزی متفقین در اروپا در ۸ مه ۱۹۴۵، فرمانده نظامی بریتانیا، برنارد لاو مونتگومری، به نیروهای خود هشدار داد: «ما جنگ آلمان را برده‌ایم؛ اکنون باید صلح را نیز ببریم

ماجرا اما ماه‌ها قبل از تسلیم بی‌قید و شرط آلمان آغاز شده بود؛ زمانی که سه قدرت بزرگ متفقین یعنی ایالات متحده، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی در کنفرانس یالتا گرد هم آمدند تا درباره آینده آلمان تصمیم‌گیری کنند. هدف مشترک آن‌ها جلوگیری از تکرار فجایعی بود که پس از جنگ جهانی اول رخ داد؛ دوره‌ای که فروپاشی اقتصادی آلمان باعث افزایش ملی‌گرایی و در نهایت، ظهور حزب نازی شد.

وضعیت آلمان پس از جنگ جهانی دوم بسیار وخیم بود. میلیون‌ها نفر در اثر بمباران‌های گسترده متفقین بی‌خانمان شده بودند و میلیون‌ها آلمانی دیگر که در لهستان و پروس شرقی زندگی می‌کردند، در پی اخراج توسط اتحاد شوروی به آوارگی کشیده شدند. با فروپاشی کامل اقتصاد و دولت آلمان، متفقین به این نتیجه رسیدند که برای تضمین گذار مسالمت‌آمیز به یک کشور پس از نازیسم، لازم است که آلمان تحت اشغال نیروهای متفقین باقی بماند.

اما چیزی که هیچ‌یک از آن‌ها پیش‌بینی نکرده بودند این بود که تقسیم آلمان به چهار منطقه اشغالی، که هرکدام زیر نظر یکی از ارتش‌های متفقین اداره می‌شد، در نهایت به دو کشور جداگانه آلمانی منجر شود.

به گفته توماس بوگارت، مورخ ارشد مرکز تاریخ نظامی ارتش ایالات متحده:

«تنها با گذشت زمان و هم‌زمان با افزایش تنش‌ها در دوران جنگ سرد، بی‌اعتمادی میان اتحاد شوروی و متفقین غربی باعث شد این مناطق اشغالی به دو کشور مجزا تبدیل شوند.»

تقسیم آلمان به دست متفقین
تقسیم آلمان به دست متفقین

چهار متحد، چهار منطقه اشغالی

در جولای ۱۹۴۵، سه قدرت اصلی متفقین دوباره در کنفرانس پوتسدام گرد هم آمدند. در نشست قبلی یعنی کنفرانس یالتا، آن‌ها بر سر چارچوب کلی برای آینده آلمان به توافق رسیده بودند؛ چارچوبی که شامل خلع سلاح، دموکراتیزه‌سازی و پاک‌سازی نازی‌ها از ساختارهای حکومتی بود. اما اکنون که جنگ رسماً به پایان رسیده بود، زمان آن رسیده بود که این برنامه به شکل اجرایی و عملیاتی پیاده‌سازی شود.

برخلاف الگوی همکاری مشترک متفقین در اتریش پس از جنگ، در پوتسدام تصمیم گرفته شد که آلمان به چهار منطقه اشغالی مجزا تقسیم شود؛ هر منطقه تحت کنترل یکی از چهار قدرت متفق: ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد شوروی و فرانسه.

  • بریتانیا مسئولیت شمال‌غرب آلمان را بر عهده گرفت.
  • فرانسه جنوب‌غرب را در اختیار گرفت.
  • ایالات متحده به جنوب‌شرق منتقل شد.
  • و از آن‌جا که ارتش شوروی پیش‌تر بخش وسیعی از آلمان شرقی را در اختیار داشت، اتحاد جماهیر شوروی کنترل شمال‌شرق کشور، شامل برلین را به دست گرفت.

خود برلین نیز به چهار بخش تقسیم شد و هر یک از متفقین مسئولیت یک منطقه از پایتخت را به عهده گرفتند. نکته مهم این بود که کل شهر برلین در محاصره منطقه اشغالی شوروی قرار داشت.

به گفته توماس بوگارت، نویسنده کتاب لژیون‌های پنهان: اطلاعات ارتش آمریکا در آلمان ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۹:

«در کنفرانس پوتسدام قرار بود نهادی مرکزی به نام شورای کنترل متفقین، دستورات مشترکی صادر کند و این دستورات توسط هر کشور در منطقه خودش اجرا شود. اما اجرای این برنامه در عمل، بسیار دشوارتر از چیزی بود که روی کاغذ به نظر می‌رسید.»

با گذشت زمان و پیچیده‌تر شدن اختلاف‌ها، مشخص شد که این مدل مدیریتی چندپاره نمی‌تواند دوام بیاورد.

مناطق تقسیم شده برلین به دست متفقین
مناطق تقسیم شده برلین به دست متفقین

شکاف میان شوروی و دیگر مناطق اشغالی

از همان ابتدا، نحوه اداره منطقه اشغالی شوروی کاملاً متفاوت از روش‌های بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده بود.

به گفته توماس بوگارت، مورخ ارتش ایالات متحده:

«ارتش شوروی و مردم روسیه در طول جنگ جهانی دوم رنج‌های بسیاری از سوی نازی‌ها متحمل شده بودند. بنابراین، هنگام اجرای برنامه مشترک پاک‌سازی نازی‌ها (Denazification)، تنها به بازداشت مقام‌های نازی بسنده نکردند، بلکه تمام مالکان بزرگ زمین در آلمان را نیز نازی تلقی کردند و زمین‌هایشان را مصادره کردند.»

در مورد برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک در هر منطقه اشغالی هم داستان مشابهی رخ داد. در ظاهر، شوروی اجازه شکل‌گیری احزاب مستقل را در منطقه خود داد، اما به‌زودی تمام احزاب را مجبور کرد تا در قالب یک ائتلاف کمونیستی تحت فرمان مسکو ادغام شوند. این اقدام با واکنش منفی شدید متفقین غربی روبه‌رو شد.

اما بزرگ‌ترین شکاف میان شوروی و دیگر متحدان غربی مربوط به موضوع غرامت‌های جنگی بود. یکی از دلایل فروپاشی اقتصاد آلمان پس از جنگ جهانی اول، پرداخت میلیاردها دلار غرامت طبق معاهده ورسای بود. متفقین غربی نمی‌خواستند این اشتباه تکرار شود، اما اتحاد شوروی که اقتصادش از جنگ با آلمان‌ها به شدت آسیب دیده بود، اصرار داشت که آلمان باید غرامت بپردازد.

در نهایت، توافقی حاصل شد: شوروی متعهد شد که مواد غذایی تولیدشده در منطقه اشغالی خود را با غرامت نقدی و کالاهای صنعتی تولید شده در مناطق اشغالی غربی مبادله کند. اما وقتی شوروی از ارسال محصولات کشاورزی خودداری کرد، متفقین غربی نیز پرداخت غرامت را متوقف کردند.

تا سال ۱۹۴۶، اوضاع وخیم‌تر شد. نیروهای نظامی شوروی به تأسیس رژیم‌های کمونیستی در رومانی، بلغارستان، یوگسلاوی و آلبانی کمک کردند. در همین دوران، وینستون چرچیل، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، در سخنرانی معروف خود از پرده آهنین سخن گفت که قاره اروپا را به دو بخش تقسیم کرده و آغاز جنگ سرد را اعلام کرد.

در نتیجه، هرگونه امید به همکاری میان شوروی و متفقین غربی به سرعت رنگ باخت.

بحران برلین: مقدمه‌ای بر جنگ سرد

در سال ۱۹۴۷، بریتانیا و ایالات متحده تصمیم گرفتند که مناطق اشغالی خود را با یکدیگر ادغام کنند تا همکاری اقتصادی مؤثرتری میان آن‌ها شکل بگیرد. حاصل این اتحاد، منطقه‌ای وسیع به نام بیزونیا” (Bizonia) بود که از دو منطقه غربی تشکیل می‌شد.

سپس متفقین غربی پا را فراتر گذاشتند و با استفاده از کمک‌های مالی طرح مارشال (Marshall Plan)، به توسعه اقتصادی در بیزونیا و همچنین منطقه اشغالی فرانسه پرداختند. آن‌ها همچنین ارز بی‌ثبات رایش‌مارک (Reichsmark) را با یک پول جدید و پایدارتر یعنی مارک آلمانی (Deutsche Mark) جایگزین کردند. این تصمیم‌ها بدون هماهنگی با اتحاد شوروی انجام شد.

تنش‌ها زمانی به اوج رسید که متفقین غربی تلاش کردند مارک آلمانی جدید را در برلین نیز به گردش درآورند. شوروی‌ها شورای کنترل متفقین را تحریم کردند و هنگامی که غرب حاضر به عقب‌نشینی نشد، جوزف استالین دستور یک محاصره کامل برلین را صادر کرد—شهری که در قلب منطقه اشغالی شوروی و در فاصله ۱۶۰ کیلومتری از مرزهای غربی قرار داشت.

به گفته توماس بوگارت، مورخ ارتش ایالات متحده:

«برلین مانند جزیره‌ای درون منطقه شوروی قرار داشت. استالین تصمیم گرفت متفقین غربی را در آسیب‌پذیرترین نقطه تحت فشار قرار دهد. او تمام راه‌های دسترسی به برلین غربی از طریق جاده، قطار و کشتی را مسدود کرد—اما مسیر هوایی را نبست

این اقدام شوروی، زمینه‌ساز یکی از اولین درگیری‌های آشکار دوران جنگ سرد شد و جنگ برای کنترل برلین وارد مرحله‌ای بحرانی شد.

برلینی‌ها درحال تماشای بمب افکن Raisin
برلینی‌ها درحال تماشای بمب افکن Raisin

پل هوایی برلین: شکستن محاصره با قدرت آسمان

در پاسخ به محاصره برلین توسط شوروی، آمریکا، بریتانیا و فرانسه عملیاتی بی‌سابقه را آغاز کردند:
پل هوایی برلین (Berlin Airlift)، که طی ماه‌ها، هزاران پرواز برای رساندن غذا و سوخت به برلین غربی انجام شد. این عملیات موفق شد تا در سال ۱۹۴۹ محاصره شوروی را بشکند.

در همان سال، فرانسه نیز منطقه اشغالی خود را با بیزونیا ادغام کرد و در نتیجه آن، جمهوری فدرال آلمان (West Germany) تشکیل شد. در پاسخ، اتحاد شوروی در اکتبر ۱۹۴۹ اقدام به تأسیس جمهوری دموکراتیک آلمان (East Germany) کرد—دولت کمونیستی‌ای که کاملاً تحت کنترل مسکو بود.

تا سال ۱۹۵۲، آلمان شرقی شروع به کنترل مرزهای غربی خود کرد تا از فرار متخصصان، پزشکان و مهندسان به آلمان غربی جلوگیری کند. با این حال، مرز داخل شهر برلین همچنان باز بود.

به گفته توماس بوگارت:

«به مدت هشت سال، یک نقطه ضعف عجیب در سیستم کنترل مرزی وجود داشت. هر کسی که می‌خواست از آلمان شرقی فرار کند، فقط کافی بود سوار مترو در برلین شرقی شود و در برلین غربی پیاده شود

اما این دوره آزادی درون‌شهری نیز در نهایت پایان یافت. در شب ۱۲ تا ۱۳ اوت ۱۹۶۱، سربازان آلمان شرقی با سیم‌های خاردار مرز برلین را بستند—آغازی بر ساخت دیوار برلین (Berlin Wall) که به مدت ۲۸ سال، دو بخش آلمان را از هم جدا کرد.

منابع

  • وبسایت History.com ، تقسیم آلمان بعد از جنگ جهانی دوم چگونه انجام شد؟ 🔗
آخرین مطالب منتشر شده