نسل‌کشی ارامنه؛ یکی از تلخ‌ترین فجایع قرن بیستم توسط عثمانی

نسل‌کشی ارامنه
فهرست مطالب

چکیده‌ی تاریخ زون

نسل‌کشی ارامنه یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌های تاریخ مدرن است که طی آن صدها هزار نفر از مردم ارمنی توسط حکومت عثمانی کشته یا تبعید شدند. بسیاری از مورخان این رویداد را یک اقدام برنامه‌ریزی‌شده برای نابودی یک ملت می‌دانند.

نسل‌کشی ارامنه به کشتار و تبعید سازمان‌یافته ارامنه توسط دولت عثمانی اطلاق می‌شود. در سال ۱۹۱۵ و هم‌زمان با جریان جنگ جهانی اول، رهبران حکومت عثمانی برنامه‌ای را برای بیرون راندن و قتل جمعی ارامنه به اجرا گذاشتند. این جنایت بزرگ تا اوایل دهه ۱۹۲۰ ادامه یافت و در این مدت، بین ۶۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون نفر جان خود را از دست دادند. شمار زیادی نیز به اجبار از سرزمین‌های خود کوچانده شدند.

امروزه اغلب تاریخ‌نگاران این واقعه را به‌عنوان نسل‌کشی به رسمیت می‌شناسند؛ اقدامی حساب‌شده و سیستماتیک برای از میان بردن یک ملت به‌طور کامل. در سال ۲۰۲۱، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به‌طور رسمی اعلام کرد که این کشتار توسط امپراتوری عثمانی، مصداق نسل‌کشی بوده است. با این حال، دولت ترکیه همچنان از پذیرش ابعاد واقعی این جنایت خودداری می‌کند.

پادشاهی ارمنستان؛ نخستین ملت مسیحی جهان

مردم ارمنستان بیش از ۳۰۰۰ سال است که در منطقه قفقاز واقع در اوراسیا زندگی می‌کنند. در بخش‌هایی از این تاریخ طولانی، پادشاهی ارمنستان به‌صورت کشوری مستقل وجود داشت. به‌عنوان نمونه، در اوایل قرن چهارم میلادی، این سرزمین به نخستین کشور در جهان تبدیل شد که مسیحیت را دین رسمی خود اعلام کرد؛ رخدادی که نقش مهمی در هویت تاریخی ارامنه ایفا کرد.

با این حال، در بیشتر دوره‌های تاریخی، کنترل این منطقه میان امپراتوری‌های گوناگون دست به دست می‌شد. در قرن پانزدهم میلادی، ارمنستان به‌طور کامل در قلمرو امپراتوری قدرتمند عثمانی قرار گرفت و استقلال خود را از دست داد.

ارامنه در امپراتوری عثمانی؛ از شکوفایی تا سرکوب

حاکمان امپراتوری عثمانی، همچون بیشتر جمعیت این سرزمین، مسلمان بودند. اگرچه اقلیت‌های دینی مانند مسیحیان ارمنی اجازه داشتند بخشی از استقلال مذهبی خود را حفظ کنند، اما هم‌زمان تحت تبعیض‌ها و رفتارهای ناعادلانه قرار داشتند. برای مثال، مسیحیان مجبور به پرداخت مالیات‌های بیشتری نسبت به مسلمانان بودند و تقریباً هیچ حق سیاسی یا قانونی مهمی نداشتند.

با وجود این محدودیت‌ها، جامعه ارمنی در دوران عثمانی شکوفا شد. آن‌ها اغلب از تحصیلات بالاتر و وضعیت اقتصادی بهتری نسبت به همسایگان ترک خود برخوردار بودند. همین مسئله، باعث شکل‌گیری حسادت و دشمنی در میان بخشی از جامعه عثمانی شد.

این بی‌اعتمادی با گمانه‌زنی‌هایی درباره وفاداری ارامنه به دولت‌های مسیحی دیگر، مانند روسیه (که در همسایگی عثمانی قرار داشت) تشدید شد. مقامات عثمانی تصور می‌کردند ارامنه به‌جای وفاداری به خلیفه مسلمان عثمانی، نسبت به این دولت‌های خارجی تعهد دارند.

در اواخر قرن نوزدهم و هم‌زمان با افول قدرت عثمانی، این سوء‌ظن‌ها به اوج رسید. سلطان عبدالحمید دوم، که حکومتی استبدادی داشت و بیش از هر چیز به وفاداری سیاسی اهمیت می‌داد، از تلاش‌های اولیه ارامنه برای دستیابی به حقوق مدنی پایه خشمگین شد و تصمیم گرفت با مسئله ارامنه به‌طور قاطع برخورد کند.

او در سال ۱۸۹۰ در مصاحبه‌ای اعلام کرد:

«به‌زودی حساب این ارامنه را می‌رسم. سیلی‌ای به گوششان خواهم زد که… آرزوهای انقلابی‌شان را فراموش کنند.»

کشتار ارامنه ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۶؛ اولین موج خونین

میان سال‌های ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۶، تهدید سلطان عبدالحمید دوم علیه ارامنه، به واقعیتی خونین تبدیل شد. آنچه او «سیلی محکم به گوش ارامنه» توصیف کرده بود، به شکل یک کشتار سازمان‌یافته با حمایت دولت عثمانی بروز یافت.

در پاسخ به اعتراضات گسترده و صلح‌آمیز ارامنه برای دستیابی به حقوق مدنی، مقامات نظامی عثمانی، سربازان و حتی مردم عادی به روستاها و شهرهای ارمنی‌نشین حمله کردند. این موج خشونت، با غارت، آتش‌سوزی و کشتار دسته‌جمعی همراه بود. صدها هزار نفر از مردم بی‌دفاع ارمنی در این حملات جان باختند.

این رویداد که بعدها به‌عنوان نخستین نسل‌کشی ارامنه شناخته شد، نه‌تنها آغازگر دورانی تاریک برای ملت ارمنی بود، بلکه نشانه‌ای از سیاست‌های سرکوبگرانه دولت عثمانی در سال‌های آتی به‌شمار می‌رفت.

آوارگان ارمنی در حال عبور از منطقه کوهستانی
آوارگان ارمنی در حال عبور از منطقه کوهستانی

ترکان جوان و ارامنه؛ امیدی که به کابوس تبدیل شد

در سال ۱۹۰۸، تغییر بزرگی در ساختار سیاسی امپراتوری عثمانی رخ داد. گروهی از اصلاح‌طلبان که خود را «ترکان جوان» می‌نامیدند، با سرنگونی سلطان عبدالحمید دوم، حکومتی مشروطه‌خواه و مدرن را پایه‌گذاری کردند.

در آغاز، بسیاری از اقلیت‌ها از جمله ارامنه نسبت به آینده امیدوار شدند. آن‌ها تصور می‌کردند که در این نظام جدید، جایگاهی برابر خواهند داشت و تبعیض‌های گذشته پایان خواهد یافت. اما این امیدها خیلی زود نقش بر آب شد.

ترکان جوان، در عمل نشان دادند که هدف اصلی‌شان «ترکی‌سازی» (Turkification) امپراتوری است؛ یعنی تبدیل همه ملت‌ها، زبان‌ها و فرهنگ‌ها به قالبی واحد و ترک‌محور. در این دیدگاه ملی‌گرایانه افراطی، غیرترک‌هابه‌ویژه مسیحیان غیرترک مانند ارامنهبه‌عنوان تهدیدی جدی برای یکپارچگی دولت جدید تلقی می‌شدند.

همین تفکر، پایه‌گذار اقدامات خشن‌تری شد که در سال‌های بعد به فاجعه نسل‌کشی ارامنه منتهی گشت.

ارامنه در جنگ جهانی اول؛ از اتهام خیانت تا آغاز فاجعه

در سال ۱۹۱۴، امپراتوری عثمانی وارد جنگ جهانی اول شد و در کنار آلمان و امپراتوری اتریش-مجارستان قرار گرفت. در همان زمان، مقامات مذهبی عثمانی جهاد علیه همه مسیحیان—به‌جز متحدان ترک‌ها—را اعلام کردند.

در این فضای جنگی، فرماندهان نظامی عثمانی ارامنه را متهم به خیانت کردند. آن‌ها مدعی بودند که ارامنه در صورت پیروزی متفقین، برای کسب استقلال تلاش خواهند کرد و به همین دلیل، تمایل دارند در کنار دشمنان عثمانی بجنگند.

در واقع، با شدت‌گرفتن جنگ در جبهه قفقاز، گروه‌هایی از ارامنه گردان‌های داوطلبی تشکیل دادند تا در کنار ارتش روسیه علیه نیروهای ترک بجنگند. این اقدام، همراه با بی‌اعتمادی تاریخی دولت عثمانی نسبت به جامعه ارمنی، بهانه‌ای شد برای اجرای طرحی خطرناک.

رهبران دولت عثمانی تصمیم گرفتند که برای حفظ امنیت جبهه شرقی، باید ارامنه را از مناطق جنگی اخراج کنند؛ تصمیمی که سرآغاز یکی از تراژیک‌ترین وقایع تاریخ مدرن بود.

نسل‌کشی ارامنه ۱۹۱۵؛ فصلی خونین از تاریخ

در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵، دولت عثمانی نسل‌کشی ارامنه را به‌طور رسمی آغاز کرد. در این روز، صدها نویسنده، متفکر و روشنفکر ارمنی بازداشت و سپس اعدام شدند. این اقدام، نقطه شروع یکی از وحشیانه‌ترین پاک‌سازی‌های قومی قرن بیستم بود.

پس از آن، مردم عادی ارمنی نیز از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در قالب کاروان‌های مرگ، بدون آب، غذا یا محافظت، به سمت بیابان‌های بین‌النهرین فرستاده شدند. در طول مسیر، بسیاری از آن‌ها برهنه شده و زیر آفتاب سوزان تا مرگ به‌سوی مرگ رانده می‌شدند. اگر کسی از شدت خستگی یا گرسنگی می‌ایستاد، درجا تیرباران می‌شد.

در همین زمان، ترکان جوان دست به تشکیل سازمان ویژه‌ای زدند که مسئولیت سازماندهی گروه‌های کشتار یا «گردان‌های سلاخی» را بر عهده داشت. یکی از افسران این گروه‌ها، مأموریت آن‌ها را چنین توصیف کرده بود:

«پاک‌سازی عناصر مسیحی.»

اعضای این گردان‌ها اغلب از جنایتکاران حرفه‌ای و زندانیان خطرناک تشکیل شده بودند. آن‌ها مردم را در رودخانه‌ها غرق می‌کردند، از صخره‌ها به پایین پرت می‌کردند، به صلیب می‌کشیدند یا زنده‌زنده می‌سوزاندند. خیلی زود، دشت‌ها و روستاهای ترکیه با پیکرهای بی‌جان ارامنه پوشیده شد.

در جریان این سیاست ترکی‌سازی (Turkification)، نیروهای دولتی کودکان ارمنی را می‌ربودند، به اسلام وادار می‌کردند و آن‌ها را به خانواده‌های ترک می‌سپردند. در برخی مناطق، زنان مورد تجاوز قرار می‌گرفتند و مجبور می‌شدند به حرم‌سرای ترک‌ها بپیوندند یا به عنوان برده خدمت کنند. خانواده‌های مسلمان نیز به خانه‌های ارامنه تبعیدی نقل مکان کرده و اموال آن‌ها را تصاحب می‌کردند.

گرچه آمارها متفاوت است، اما بیشتر منابع بر این باورند که در آغاز نسل‌کشی، حدود ۲ میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی زندگی می‌کردند. تا سال ۱۹۲۲، زمانی که این فاجعه پایان یافت، فقط ۳۸۸ هزار نفر از آن‌ها باقی مانده بودند.

نیروهای نظامی عثمانی در حال انتقال ارامنه به محل اعدام بین مارس تا ژوئن ۱۹۱۵
نیروهای نظامی عثمانی در حال انتقال ارامنه به محل اعدام بین مارس تا ژوئن ۱۹۱۵

میراث نسل‌کشی ارامنه؛ از سکوت تا شناسایی جهانی

پس از تسلیم امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۸، رهبران گروه ترکان جوان که مسئول اجرای نسل‌کشی ارامنه بودند، به آلمان گریختند. آلمان در آن زمان تعهد داد که آن‌ها را به‌خاطر این جنایت‌ها تحت پیگرد قرار ندهد.

با این حال، گروهی از ملی‌گرایان ارمنی دست به اجرای «عملیات نمسیس (Operation Nemesis)» زدند؛ طرحی مخفی برای ردیابی و ترور عوامل اصلی نسل‌کشی که طی آن، چندین مقام بلندپایه عثمانی ترور شدند.

از آن زمان تاکنون، دولت ترکیه همواره وقوع نسل‌کشی را انکار کرده است. مقام‌های رسمی ترکیه مدعی‌اند که ارامنه در زمان جنگ، نیروی دشمن بودند و کشتار آن‌ها بخشی از اقدامات نظامی ضروری به‌شمار می‌آمد.

ترکیه که یکی از متحدان کلیدی ایالات متحده و غرب به‌شمار می‌رود، سبب شد که دولت‌های غربی تا مدت‌ها در محکوم‌کردن این جنایت تاریخی تعلل کنند. اما با گذشت زمان، روند شناسایی رسمی آغاز شد:

  • در مارس ۲۰۱۰، یک کمیته کنگره آمریکا رأی به شناسایی نسل‌کشی ارامنه داد.
  • در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۹، مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامه‌ای تصویب کرد که رسماً نسل‌کشی ارامنه را به‌رسمیت شناخت.
  • و سرانجام، در ۲۴ آوریل ۲۰۲۱، رئیس‌جمهور وقت، جو بایدن با صدور بیانیه‌ای تاریخی اعلام کرد:

«مردم آمریکا به همه ارامنه‌ای که در نسل‌کشی‌ای که ۱۰۶ سال پیش آغاز شد، جان خود را از دست دادند، ادای احترام می‌کنند.»

منابع

  • وبسایت History.com ، نسل‌کشی ارامنه 🔗
آخرین مطالب منتشر شده
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها